دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان
دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان

گلایه نکنید ...

سلام دوستان 

چرا ناشکری می کنید ؟ چرا گلایه می کنید ؟ 

بعضی از بچه های دانشگاه همش غُر می زنند که چرا سرویس ها شلوغه و گرمه و ... 

اینجا رو نگاه کنید ...
  

خط 15 اتوبوسرانی مشهدمقدس ... حالا اینجا شلوغ تره یا سرویس های دانشگاه ؟!!!
تازه این خوبه ... دو تا خط داریم که دوبرابر این مقدار مسافر می زنند همیشه ؛ 12 و 25 !!! باور ندارید از بچه های مشهد بپرسید ...

خاطرات دست نویس ...

سلام دوستان 

با یک سری از خاطرات اومدم ؛ شاید برای شما هم جالب باشه ... 


آخرین جلسه کلاس شیمی 1 ؛ به دبیر شیمی کلاسمون (آقای حسنی) گفتم که یک یادگاری توی قسمت آخر کتاب برام بنویسید . نتیجه اش این بود ...
  

جالب اینجاست که بعد از این حرکت من ، تک تک بچه های کلاس ، کتاب هاشون رو بردند تا دبیر برای اونها هم یادگاری بنویسه اما همگی با این جمله در کتاب هاشون مواجه شدند : "به امید دیدار در شهریور..." !!!

ادامه مطلب ...

از طرف خدا ...

سلام دوستان 

یک فایل PPS به دستم رسید که واقعا زیبا بود ... 

شما هم بخونید : 

دانلود 

 

خاطره ای نه چندان جدید...!!!

سلام دوستان 

یه بار گفته بودم که یکی از خاطرات دفترم رو (اگر روی وبلاگ قابل بیان باشه...) می نویسم ... 

الان که نگاه می کنم ، نکته مهم اینه که سبک نوشتنم کلاً متفاوت بوده ... 

 

خاطره نوزدهم:
امروز دوشنبه 15/12/1384 است . شکر خدا تونستم که زیارت عاشورا رو حفظ کنم ؛ هر چند که خیلی روان نمی تونم بخونم اما به هرحال خدا رو شکر .
امروز در جلسه کلاس قرآن وقتی معلم می خواست روی صندلی بشینه ... ... ...
کار چند نفر از دانش آموزای دیگه بود اما دفتر مدرسه ، مبصر کلاس رو جریمه کرد و پدرش رو احضار کرد . معلم هم که سخت عصبانی شده بود ، از همه کلاس 5 نمره مستمر کم کرد (یه پرانتز باز کنم ؛ یاد امتحان عملی انگل و قارچ خودمون افتادم ...) ولی اگه قبول کنه ، همه بچه ها قراره که رسماً عذرخواهی کنند .
در اصل تقصیر معلم پرورشی بود که صندلی خراب رو تعویض نکرد ...
امروز اتفاق خاصی نیفتاد جر همین دو مورد . 

 

چند نکته راجع به این خاطره :
1. توسط معلم پرورشی 20 نمره پایان ترم برای حفظ زیارت عاشورا در نظر گرفته شده بود ... 

2. خود معلم هم (که از همینجا ازشون عذرخواهی می کنیم ) وقتی در اون حالت قرار گرفتند خندشون گرفت ؛ هر چند که در اون شرایط کار دیگری هم از دستشون بر نمی اومد ... البته صندلی کاملا نشکست ... 

3. دروغ چرا ؟!!! مبصر رو با "س" نوشته بودم توی دفترم ...!!!

أمن یجیب ...

سلام دوستان  

یک صفحه اینترنتی رو خوندم که جالب دونستم شما هم بخونید . یه کم طولانیه ولی ارزش خوندن رو داره ...

http://www.salaamtv.org/fa/EventsComment.aspx?i=255