دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان
دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان

شکوائیه ...

بعضی هام هستند که فقط وقتی نگران هستند که نمره 19 شون یه وقت 18 نشده باشه ، یاد آدم می افتند و پیامک می فرستند که من زنگ بزنم به استادها ... 

بعضی های دیگه همون یک پیام رو هم نمی فرستند ...  

سلامتی همه اونایی که به مناسبت های دیگه هم (غیر از نمره) یادت می افتند و با یه زنگی ، اس ام اسی چیزی ، روحت رو شاد می کنند ... 

گلهای پونه

صدای خش خش برگهای خزونی توی گوشم ناله می کرد
آسمون بغضش رو تو پرده ی ابرهای سیاهش پاره می کرد
رعدوبرق نگاه شهر رو با صداش خواب زده می کرد
زمین از این همه سنگینی بار به روی شونه اش گله می کرد  

 

همچنان پای پیاده ، فارغ از صدای خشم آسمونی
بی خیال از ناله ها و گله های برگهای زرد خزونی 

 

جاده های بی کسی رو گم می کردم آروم آروم
تن غربت رو می شستم زیر قطره های بارون 

 

من به یاد عطر بارون زده ی گلهای پونه
می کشیدم پای خسته ام رو توی جاده ، به هوای بوی خونه
وقتی که صدای خونه من رو تا آخر جاده می کشونه
این سراب توی جاده ؛ که چشمام رو می پوشونه 

 

دانلود آهنگ