دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان
دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان

اعصاب نمیذازند که ...

والا دیوانه شدیم این روزها ... نزدیک خوابگاه ما چند تا ستاد انتخاباتی زدند که اکثرش هم مربوط به شورای شهره . کلاً ریاست جمهوری اینجا اهمیت خاصی نداره ...
صدای باند ضبط ها اینقدر بلنده که مغزمون قاطی کرده . همه شعرهایی که یادمون بود ، این روزها مخلوط شده :
یار دبستانی من ، جلوه کن در آسمان ، همچو مهر جاودان ، تکلیف عشقمون رو بگو که من بدونم ، اگه از آسمون خنجر بیایه ، اگه تیمور با لشکر بیایه ، تو قلب تو دیگه جایی واسه امثال من نیست و ، ستیغ و صخره و دریا و هامون ، ارس ، زاینده رود ، اروند ، کارون ، وطن یعنی سرای ترک یا پارس ، وطن یعنی خلیج تا ابد فارس ... وطنم ای شکوه پابرجا ، ترکه بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما ...

 

خدا رو شکر که انتخابات شوراها به دور دوم کشیده نمیشه وگرنه معلوم نیست توی امتحان قارچ شناسی و گوارش چه اراجیفی می نوشتیم ...!!!

نظرات 20 + ارسال نظر
f@rz@n3# دوشنبه 20 خرداد 1392 ساعت 19:44

آخییییییییی شانستون خونده ستادای ریاست جمهوری رفته تقریبا جاهای کم رفت و آمد وگرنه معلوم نبود دیگه چه بلایی سرتون میومد

واقعا ... :-)

بهرام دوشنبه 20 خرداد 1392 ساعت 20:31

احسان خواجه امیری رو که فراموش کردی؟!!!
تو چشمات مال من نیست و ....

نوشتم که ... تو قلب تو دیگه جایی واسه امثال من نیست و ...
دقتت کجا رفته ؟!!! این روزا سوتی زیاد میدی ...!!! حواست هست؟!

... دوشنبه 20 خرداد 1392 ساعت 22:13

پس بیاین دوباره مشاعره کنیم
من حرفمو پس گرفتم؛ پایه ام الان..

ان شاءالله اگر بشه فردا ساعت 3 ظهر خوبه ؟

... دوشنبه 20 خرداد 1392 ساعت 23:48

اگه نرفتم بیرون پایه ام‏!‏ فقط از درس نندازمتون‏!‏

کدوم درس؟!!!
پس استارت کار با شما ...

... سه‌شنبه 21 خرداد 1392 ساعت 00:01

خدایی اصلا درس خوندین‏?‏
من باز ی دور میکروبو خوندمااا.. اگه میخواین بخونین مزاحمتون نشم..

یک دور خوندین واقعا؟!!!
زنده باد ...
من یه دو سه صفحه ای خوندم ...!!!
بعد از مشاعره میخونم دیگه ...

... سه‌شنبه 21 خرداد 1392 ساعت 00:14

آره هم میکروب هم ویروسو..
آسونه.. نگران نباشین.
راستی از استاد حذفیات رو پرسیدید‏?‏

خوب خدا رو شکر...
البته من فقط به یک و نیم نمره دیگه نیاز دارم برای پاس کردن ...!!!
ساعت ده با ایشون تماس گرفتم ، پرسیدم حالتون خوبه ؟ استاد بلافاصله گفتند : نه! ترسیدم گفتم الان باز میخوان یه تیکه به دانشگاه ما بندازند ، بعدش استاد گفتند که یادشون رفته سوال طرح کنند . فردا باید زنگ بزنم و ازشون بپرسم ...

... سه‌شنبه 21 خرداد 1392 ساعت 00:35

الهی چرا حالشون خوب نبود‏?‏‏?‏‏?‏
انشاا.. مشکلی پیش نیومده باشه واسشون.
دستتون درد نکنه.. واقعا محبت میکنید.

نه ... مشکلی نبود ... گفتند که چون یادشون رفته سوال طرح کنند ، حالشون خوب نیست ...
انجام وظیفه است ...

... سه‌شنبه 21 خرداد 1392 ساعت 08:41

میشه مشاعره رو ساعت سه و نیم شروع کنیم‏?‏

خیلی هم خوب ... سه و نیم .

... پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 16:32

گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب ...

بانگ شعیب و ناله اش ، و آن اشک همچون ژاله اش
چون شد ز حد ، از آسمان آمد سحرگاهش ندا ...

... پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 16:41

وقتی نمی شود رفت همین یک پا هم اضافه است ..!
این را عروسک مزرعه می گفت ..

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم ...

... پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 19:15

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی برآنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد ...

لب ساحل شبی قو گریه می کرد
تمام اب با او گریه می کرد
کمی ان سوی تر پی سوز خُردی
سر بالین جاشو گریه می کرد ...

... پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 19:39

چقد خوب جواب میدین.. آفرین.
شما تو رشته ی انسانی و هنر هم موفق میشدینااا..

ممنون ... اتفاقاً بچه های دبیرستان هم همین رو میگفتند ...
رفیق ناباب باعث شد بیام پزشکی ...!!!

... جمعه 24 خرداد 1392 ساعت 12:58

مرد بقال از من پرسید: چند من خربزه می خواهی؟
من از او پرسیدم: دل خوش سیری چند؟؟؟
سهراب سپهری..

آسمون به شرط خورشید ، زندگی به شرط خنده
بگید که تو شهر قصه ، دل ساده سیری چنده ؟
تیتراژ سریال "زندگی به شرط خنده"

... شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 11:32

در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع

در هوایت بی قرارم روز و شب ...

... شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 17:31

می گفتم یار و می ندانستم کیست
می گفتم عشق و می ندانستم چیست
گر یار اینست چون توان بی او بود
ور عشق اینست چون توان بی او زیست

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

... شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 19:53

دیوانه ای بلند بلند میخندید و آهسته آهسته گریه میکرد..
و من... در پرسشم که در پل میان این عاطفه ی ساکت کدام حادثه عبور میکرد‏?‏‏?‏‏?!
این جمله چی میخواد بگه دقیقا‏?‏

امیر مومنان علی علیه السلام می فرمایند : شادی مومن در چهره اش نمایان است و غمش در دل او .
پس اینجا دیوانه میتونه مجازا به کار رفته باشه ...

... دوشنبه 27 خرداد 1392 ساعت 13:01

اگر امروز خواستی و نتوانستی که معذوری..
ولی اگر روزی توانستی و نخواستی منتظر روزی باش که بخواهی و نتوانی..

دریاب کنون که نعمتت هست به دست
کاین دولت و ملک می رود دست به دست ...

... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 ساعت 22:42

آنقدر میوه های سمپاشی شده به خوردمان دادند که اینروزها با حرفهایمان هم آدم می کشیم..‏!‏


البته من فکر کنم که تأثیر اون قطره های فلج اطفالی که سالهای ابتدای دهه هفتاد به خوردمون می دادند خیلی بدتر از سم درخت باشه ... در آینده باید شاهدش باشیم ...!!!

... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 ساعت 23:24

هنوز طعمش یادمه.. ی جوری گفتین دهه هفتاد خیلی حسرت خوردم‏!‏‏!‏ دو دهه از عمرمون گذشت جدی جدیا..


پیر شدیم ...

... جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 00:42

آره عمر میگذره.. اما پیری به سن نیست.. به دله.. انشاا.. دلتون همیشه جوونه..
اگه به من میگفتن دوست داشتی چند ساله باشی دلم میخواست هنوز کوچولو بودم مثلا ٣ ساله.. دور و برم آدمایی هستن که سنشون از من بیشتره اما روحشون اونقد لطیفه که انگار قلبشون هنوز ٣ ساله اس..
از آدم بزرگا خوشم نمیاد ولی از آدمای بزرگ خوشم میاد.. همون سه ساله ها..

چقدر زیبا ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد