ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام دوستان
امروز برای انجام یک کار نیمه فنی!!! ، احتیاج به روزنامه پیدا کردم که به خاطره ای جالب برخورد کردم .
یادتون میاد سال 90 ؟
بهتره اینطوری بگم که ؛ بیشتر اوقات برای اینکه یه چیزی خاطره بشه ، باید مدت زمان نسبتا زیادی ازش بگذره ... اما این موضوع مربوط به کمتر از دو سال قبل یعنی سه شنبه 24 خرداد 1390 (قبل از کنکور خودمون) است!!!
پس از افزایش قیمت دلار به 1250 تومان ... قرار بود که قیمتش کم بشه ... یادش بخیر .
چقدر زود دیر می شود ...
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ، ما دیده ایم اگر خون دل بود ، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ، آورده ایم اگر داغ شرط است ، ما برده ایم
اگر دشنه دشمنان ، گردنیم اگر خنجر دوستان ، گرده ایم
گواهی بخواهید ؛ اینگ گواه همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده ایم
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی | که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی | |
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش | که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی | |
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی | وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی | |
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است | حیف باشد که ز کار همه غافل باشی | |
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف | گر شب و روز در این قصه مشکل باشی | |
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست | رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی | |
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد | صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی |
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
***
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
***
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن