-
نمایشگاه بین المللی کتاب مشهد
چهارشنبه 1 آبان 1392 10:02
سلام دوستان اعیاد مبارک و ایام به کام نمایشگاه بین المللی کتاب مشهد 1392 ، از فردا دوم آبان به مدت یک هفته (تا پایان هشتم آبان) در محل برگزاری نمایشگاه های بین المللی مشهد واقع در انتهای بزرگراه وکیل آباد ، بولوار نمایشگاه (همون اول جاهدشهر ...) برگزار می شود ... دوستانی که مشهد هستید ، به هیچ وجه فرصت رو از دست ندید...
-
ما که رفتیم ...
جمعه 26 مهر 1392 21:47
رفتیم قاطی مرغ ها ...
-
اول ذی الحجه
یکشنبه 14 مهر 1392 21:46
سالروز پیوند آسمانی امیر مؤمنان و برترین بانوی جهان مبارک باد .
-
اطلاعیه فوری
جمعه 5 مهر 1392 19:45
سلام دوستان موضوع اعتراض به غذای سلف تا اطلاع ثانوی کنسل است و در اسرع وقت در این راستا هماهنگ خواهیم شد ... دلیل لغو این حرکت فعلا مسکوت خواهند ماند . لطفا هر چه سریعتر لغو شدن اعتراض را به همه دانشجوها اطلاع دهید ...
-
سلف 3مهر
چهارشنبه 3 مهر 1392 14:05
من مانده ام تنهای تنها ... قول یاری از بچه های خوابگاه نیایش گرفتیم برای شنبه و سایر روزهای هفته آینده ...
-
سلف 2مهر
سهشنبه 2 مهر 1392 15:17
و امروز بوی کباب چنانشان مست کرد که دامنشان از دست برفت و مقصود از یاد بردند ... و فقط سه نفر یاری رسان ما بودند ... به امید روز های بهتر ...
-
سلف 1مهر
دوشنبه 1 مهر 1392 15:39
سلام دوستان با وجود تمام اصرارهای من برای اینکه دانشجوها به خود آمده و حقشون رو پس بگیرند ، تنها 6 نفر در سلف برادران با ما همراه شدند ... روز اول با 6 نفر شروع کردیم ... امیدواریم در روز های آینده حرکت بزرگتری داشته باشیم . ان شاءالله به نتیجه خواهیم رسید ... سمت سلف خانم ها خبری نبود ؟!!!
-
دو تا سوال ...
پنجشنبه 28 شهریور 1392 18:39
سلام یه چیزی چند روزه ذهن من رو مشغول کرده به خودش ... شما می تونید جوابشو بدید ؟ این توی کیف من چیکار میکنه ؟!!! اگه گفتید این کتاب چه چیزیش تغییر کرده ؟ جواب درست دادید ، یه بستنی توی کافه تریای دانشگاه جایزه میدم بهتون ...!!! باز آمد بوی ماه مدرسه ؛ هر چی کیف و حال و تفریح بود بسه ...!!! (عجب بیت ماندگاری !!!)
-
روز شعر و ادب پارسی
چهارشنبه 27 شهریور 1392 11:47
سلام دوستان 27 شهریورماه ، روز بزرگداشت استاد شهریار به عنوان روز شعر و ادب پارسی نامگذاری شده است . به همین مناسبت ، هر کسی که این پست رو میخونه ، زیباترین بیت (یا دوبیتی یا رباعی) رو که تا حالا خونده ، توی قسمت نظرات بنویسه ... ممنون .
-
ولادت امام رضا(ع)
دوشنبه 25 شهریور 1392 20:07
سلام دوستان با نام رضا به ســـینه ها گل بزنید / با اشک به بارگاه او پل بزنید فرمود که هر زمان گرفتار شدید / بردامن ما دست توسل بزنید ولادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت بر همه شما عزیزان تبریک و تهنیت باد ...
-
غزل شماره 317 غزلیات حافظ
دوشنبه 25 شهریور 1392 01:15
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در ایـن دیـر خـراب آبادم سایهی طوبی و دلجویی حور و لب حوض به هوای سر کوی تو برفت از یادم نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد...
-
زهر مار ...
شنبه 23 شهریور 1392 22:43
سلام دوستان امروز ساعت 17 رسیدم خونه ... از مسافرتی برگشتم که از زهرمار هم بدتر بود برام ... همه میرن مسافرت و خوش میگذرونند و من فقط میخواستم سریعتر برگردم به مشهد ... این مازندران هم کلاً آفتاب نداره ؛ ماهی نداشتید ، ویتامین دی از کجا میاوردید ؟!!! آدم به اینترنت هم که دسترسی نداره ، انگار دستش از زمین و آسمون کوتاه...
-
آفساید ...
شنبه 16 شهریور 1392 22:01
دختر ها بهترین گل دنیا هستند ... . . . . . . . . اما نه ، یه لحظه صبر کنید ؛ پرچم کمک داور بالاست ؛ بله ، آفساید اعلام میشه !!! ولادت حضرت معصومه -علیها السلام- و روز دختر ، و همچنین فرا رسیدن دهه کرامت مبارک باد ...
-
یک سوتی خراب ...
چهارشنبه 13 شهریور 1392 13:51
سلام دوستان دیشب از بیرون که رسیدم خونه ، خیلی خسته بودم ... یک سوتی وحشتناک (به عبارت ساده تر ، بدترین سوتی عمرم رو تا این لحظه) دادم ... تلویزیون داشت یه فیلمی پخش میکرد ، یه جمعی هم توی خونه بودند و داشتند با دقت فیلم رو نگاه می کردند . یه تیکه از فیلم فلاش بک زده شد به صحنه کشته شدن سهراب به دست رستم ... مادرم گفت...
-
شبکه های تلویزیونی ...
دوشنبه 11 شهریور 1392 22:27
مصطفی کواکبیان ، دبیر انجمن روزنامه های غیردولتی (در برنامه مناظره روز جمعه از شبکه یک) : باید شبکه های تلویزیونی داشته باشیم تا مردم BBC Persian و VOA و Farsi1 و manoto نگاه نکنند که الگوهای خیلی بدی رواج می دهند ... حالا انصافاً شما اسم چند تا از شبکه های دیجیتال ایران رو میتونید اینقدر سریع و پشت سر هم بگید؟!!!
-
فتوحات ناپلئونی (سری چهارم)
دوشنبه 11 شهریور 1392 06:27
سلام دوستان هر چند ترم چهار و پنج کسی رو نمیندازند و انصافاً این ترم ، استرس ترم های قبل رو نداشتم ولی باز هم میخوام به افتخار چهارمین فتح (فتح ناپلئونی ترم چهار) یه کف مرتب ، یه دست ، یه هورای بلند ... جیغ ، جیغ ... البته این دفعه یه ذره دیر گفتم ولی به هر حال ماهی رو هر وقت از آب بگیرید ، می میره ...
-
خراسان ما ...
جمعه 8 شهریور 1392 15:14
یه عده هستند که فکر می کنند استان خراسان هیچی نداره و خشکه و بی آب و علف ... خوب شما فقط تابستون سبزوار رو درنظر گرفتید دیگه ؛ نه خیر ، اینجورایی که شما فکر می کنید نیست ... همین الآن یه سوال بپرسم ؛ فکر کردید مشهد دریا نداره ؟ دوستان مشهدیمون جواب بدند ... یه سوال دیگه ؛ چرا میگید سبزوار همش تابستونه و زمستون ؟ مگه...
-
شکوائیه ...
چهارشنبه 6 شهریور 1392 22:48
بعضی هام هستند که فقط وقتی نگران هستند که نمره 19 شون یه وقت 18 نشده باشه ، یاد آدم می افتند و پیامک می فرستند که من زنگ بزنم به استادها ... بعضی های دیگه همون یک پیام رو هم نمی فرستند ... سلامتی همه اونایی که به مناسبت های دیگه هم (غیر از نمره) یادت می افتند و با یه زنگی ، اس ام اسی چیزی ، روحت رو شاد می کنند ...
-
گلهای پونه
یکشنبه 3 شهریور 1392 14:21
صدای خش خش برگهای خزونی توی گوشم ناله می کرد آسمون بغضش رو تو پرده ی ابرهای سیاهش پاره می کرد رعدوبرق نگاه شهر رو با صداش خواب زده می کرد زمین از این همه سنگینی بار به روی شونه اش گله می کرد همچنان پای پیاده ، فارغ از صدای خشم آسمونی بی خیال از ناله ها و گله های برگهای زرد خزونی جاده های بی کسی رو گم می کردم آروم آروم...
-
اعتراف می کنم...
یکشنبه 27 مرداد 1392 20:45
- اعتراف می کنم که روزی که بچه ها صندلی پایه شکسته برای معلممون گذاشتند ، من عامل محرک بودم ولی بعد از افتادن معلم ، کمتر از همه ملامت شدم ... (البته توضیحات قابل قبولی دارم) - اعتراف می کنم که توی یک امتحان چندتا سوال رو توی پرسشنامه یه گزینه علامت زدم و توی پاسخنامه یه گزینه دیگه ... (هیچ منظوری هم نداشتم) - اعتراف...
-
جوجه رنگی...
دوشنبه 21 مرداد 1392 23:44
امشب رفته بودم احمدآباد که با منظره جالبی روبرو شدم ؛ انتظار دیدن یک چنین چیزی رو در بهترین منطقه شهر نداشتم ... دقیقاً زیر پل عابر پیاده روبروی بیمارستان قائم ... چیزی که یادآور خاطرات دوران کودکی بود برام : یادش بخیر ...
-
نقاب
شنبه 19 مرداد 1392 23:03
ای بازیگر گریه نکن ، ما همه مون مثل همیم / صبحها که از خواب پا میشیم ، نقاب به صورت می زنیم یکی معلم میشه و یکی میشه خونه به دوش / یکی ترانه ساز میشه ، یکی میشه غزل فروش کهنه نقاب زندگی تا شب رو صورت های ماست / گریه های پشت نقاب مثل همیشه بی صداست *** هر کسی هستی یه دفعه قد بکش از پشت نقاب / از رو نوشته حرف نزن ، رها...
-
عید فطر مبارک
پنجشنبه 17 مرداد 1392 17:22
عیدتون خیلی خیلی مبارک باشه ...
-
آخ آخ آخ ...
سهشنبه 15 مرداد 1392 12:28
نمره های بچه ها هنوز روی سامانه آموزشی زده نشده ؛ اون وقت ... مسابقات فوتسال ماه رمضان در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار ...
-
یک تکه اراجیف 5
دوشنبه 14 مرداد 1392 16:50
- یارو نصف سن من رو هم نداره ، میگه "صد رحمت به زمان شاه !!! مملکت خیلی خرابه شده الآن" یکی نیست بگه تا همین دیروز داشتی توی کوچه با دمپایی کارت بازی می کردی و سر ظهر بابات از توی کوچه جمعت می کرد ... حالا برای ما اظهار نظر سیاسی می کنی ؟!!! بعدش که بهش میگم "تو چی میدونی بچه؟" میگه "من...
-
یک تکه اراجیف 4
شنبه 12 مرداد 1392 22:33
یه مدتیه اصلاً چشمه واژگان ذهنم خشکیده ؛ به خاطر گرمای بی سابقه هوا مجبور شدیم اراجیف ذهنمون رو از روی زبونمون به یخچال فرسوده ای که در خفایای خاطرمون قرار داشت منتقل کنیم ... یخچالی که خالی خالیه ؛ صاف مثل دل مؤمن ... - جدای از همه این اراجیف ها ، کتابهای ترم یک رو برداشتیم که نگاهی بندازیم و ببینیم جریان از چه قراره...
-
شاخه گلی برای مزار
چهارشنبه 9 مرداد 1392 02:00
از باغ می برند چراغانی ات کنند / تا کاج جشن های زمستانی ات کنند پوشانده اند « صبح » تو را « ابرهای تار » / تنها به این بهانه که بارانی ات کنند یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند / این بار می برند که زندانی ات کنند ای گل گمان مکن به شب جشن می روی / شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست /...
-
قلعه حیوانات
جمعه 4 مرداد 1392 15:08
سلام دوستان داشتم ترجمه کتاب Animal Farm رو میخوندم که این بار بعضی قسمت هاش رو که به نظرم قشنگ تر می اومد ، هایلایت کردم ... اگه این کتاب رو نخوندید ، حتما دانلود کنید و بخونید . چیزهای جالبی توش پیدا می کنید . اگر هم قبلا خوندید ، باز هم بخونیدش ... اگه از روی این فایل می خونید ، قسمت های هایلایت شده رو بیشتر مد نظر...
-
مسافر (با تلخیص...)
پنجشنبه 3 مرداد 1392 23:18
از عذابِ جاده خسته نرسیده و رسیده آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده غمِ سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم اسمی که اسمِ شبم بود با تو عاشقانه گفتم با تنم زخمی اگه بود بی رمق بود اگه پاهام تازه تازه با تو گفتم اگه کهنه بود دردام ... تو تموم طول جاده که افق برابرم بود شوق تو راهتوشه من اسمِ تو همسفرم بود منِ دلشیشه ای هر جا هر...
-
من و جیمی !!!
چهارشنبه 2 مرداد 1392 01:46
سلام دوستان یک بنده خدایی اومده بود داشت با ما چت می کرد ، ما هم که چت نمی دونستیم چیه ... بعد بچه ها گفتند این روبات بوده ... هیچی دیگه الان چند ساعته به اینکه دانشجوی رشته پزشکیم شک کردم ...!!! جریان مکالمه ما رو از اینجا دانلود کنید ... موفق باشید