ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
لطفا هر کسی که این پست رو میخونه ، بی جواب نذاره...
اگر پزشکی نمی خوندید ، دوست داشتید چه کاره بشید؟ (به جز پزشک!!!)
سلام
جمعه 7/7/91 به داروخانه احتیاج وافری پیدا کردیم ...
با حالی بس ضد حال شروع به متر کردن خیابان کاشفی کردم ... به دنبال قرص سرماخوردگی...
کاشفی تمام شد در حالی که چراغ های همه داروخانه ها خاموش بود...
از یک نفر پرسیدم :"داروخانه شبانه روزی داره اینجا؟"
سوال من به نظرشون اصلا عجیب نبود . اگر همین سوال رو از یک نفر در مشهد بپرسیم ، به احتمال قوی با نگاهی معنادار جواب خواهد داد که : "چند متر آن طرف تر!!!"
جواب داد : "وارد خیابان بیهق شوید و پانصد ششصد متر پایین تر ، یک داروخانه شبانه روزی هست"
...
سلام
هشتم مهر ماه ، روز بزرگداشت مولانا را گرامی می داریم .
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم | ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم | |
آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان | تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم | |
آمدهام که رهزنم بر سر گنج شه زنم | آمدهام که زر برم زر نبرم خبر برم | |
گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن | گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم | |
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم | اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم | |
آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند | پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم | |
گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود | تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم | |
آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد | و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم | |
در هوس خیال او همچو خیال گشتهام | وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم | |
این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من | گفت بخور نمیخوری پیش کسی دگر برم |
محمدرضا آغاسی مداح و شاعر مذهبی شیعه، به خصوص برای واقعه کربلا، متولد ۴ فروردین ۱۳۳۸ در تهران. وی به دلایل شخصی ادامهٔ تحصیل نداد و به مدرک سوم راهنمایی بسنده کرد. آغاز کار شعرسرایی او در سالهای ۵۱ و ۵۲ در محافل شعر خوانی آغاز گشت. محمدرضا آغاسی با شروع جنگ ایران و عراق به جبهههای جنگ رفته و در آنجا نیز به شعر گفتن ادامه داد. محمدرضا آغاسی در سن ۴۶ سالگی، به علت بیماری قلبی در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۸۳ در گذشت.