دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان
دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان

شب ...

سفر نمی روم دگر ، تو را ندارم آنقدر

ز ما فقط رهی است که مانده پشت سر

ببر مرا ز خاطرت ، نرفت اگر ای از من بی خبر ...


شب چرا می کشد مرا ، تو نشسته ای کجای ماجرا

من چنان گریه می کنم که خدا بغل کند مگر مرا


عمر همه لحظه وداع است و صدای پایت آخرین صداست

ای گریه های بعد از این ، خاطرم نمانده شهر من کجاست


صبح رفتن است ، این تن من است

هجرتت مرده بر شانه بردن است

این یقین مثل مرگ با تو روشن است ...


شب چرا می کشد مرا ، تو نشسته ای کجای ماجرا

من چنان گریه می کنم که خدا بغل کند مگر مرا

...
...

بیشعوری

با احترام تمام به همه ی غیر بیشعورهای رشته پزشکی ، و با عذرخواهی از همه بی شعورهای عالم که دارم با این جمله بهشون توهین میکنم ؛ دانشجوهای پزشکی بی شعورترین موجودات زمین هستند مگر اینکه خلافش ثابت بشه ...

هر کسی هم مخالفه ، احتیاج به اظهارنظرش نیست ...

بی خوابی ...

باز هم منم و بی خوابی شب قبل از کشیک 

ان شاءالله خدا کشیک رو به خیر بگذرونه 


چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی ...


جزیره

من همون جزیره بودم  ، خاکی و صمیمی و گرم

واسه عشق بازی موجها ، قامتم یه بستر نرم

یه عزیز دُردونه بودم ، پیش چشم خیس موجها

یه نگین سبز خالص ، روی انگشتر دریا


تا که یک روز تو رسیدی ، توی قلبم پا گذاشتی

غصه های عاشقی رو ، تو وجودم جا گذاشتی

زیر رگبار نگاهت دلم انگار زیر و رو شد

برای داشتن عشقت ، همه جونم آرزو شد

تو نفس کشیدی انگار ، نفسم برید تو سینه

ابر و باد و دریا گفتند ، حس عاشقی همینه


اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی

اما تا قایقی اومد ، از من و دلم گذشتی

رفتی با قایق عشقت سوی روشنی فردا

من و دل اما نشستیم چشم به راهت لب دریا

...

...

...

...

دانلود آهنگ جزیره