دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان
دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان

آلبوم سرگذشت استاد سیاوش قمیشی

دانلود آلبوم جدید استاد سیاوش قمیشی

منتشر شده در تاریخ 25 آبان 1396

سرگذشت

متن ترانه ها در ادامه مطلب ... 

 

ستاره
تو همون ستاره بودی / که به من راهو نشون داد
سرنوشت من تو بودی / که مسیرم به تو افتاد
رو به بیراهه میرفتم / اگه تو نمیرسیدی
اگه از اون طرف شب / تنهاییم رو نمیدیدی
این تو بودی که شنیدی هق هق بی کسی هامو
تو به جون و دل خریدی همه دلواپسی هامو
اگه تو نبودی امروز از نفس افتاده بودم
خاطرات فرداهامو دست دیروز داده بودم
با تو میدونم که دیگه نمیرم رو به تباهی
دیگه راهو اشتباهی نمیرم سمت سیاهی

طبیعت
بزن بیرون ببین فصلهای سال رو / بهار و تیر و مردادش مهم نیست
پر از زیباییه ذات طبیعت / تگرگ و باد و بورانش مهم نیست
برو از کوچه های شب گذر کن / ببین تهایی هم دنیایی داره
خدا همراه شبگردهای تنهاست / محاله که تو رو تنها بذاره
بزن بیرون همون وقتهای تلخی / که دردات گُر میگیرن توی سینه 
نذار یادت بره دنیا دو روزه / نذار غصه توی قلبت بشینه
بزن بیرون بدون عقل و منطق / یه کم دیوونگی خوبه همیشه
تموم زندگی قد یه لحظه است / نگو فردا و پس فردا چی میشه

آرزو
آرزو کن واسه فردا / اگه امروزت رو چیدن
آرزوهاتو بغل کن / آرزوهات همه چیتن
اگه دنیات رفته از دست / اگه غمگینی و بی کس
آرزو کن که حواس یه نفر هنوز به تو هست
زندگی همین یه باره / نذار فرصت بره از دست
آرزوهانو بغل کن / تا خدا هست زندگی هست
یکیو خواستی و رفته / من می فهمم که چه سخته
داره با خاطره بازی / میگذره روزای هفته
وسط این همه کابوس / یادش آرومت نکرده
آرزو کن اگه شاده / دیگه هیچوقت برنگرده
عشق آدم هر جا باشه / یادش آرزو میسازه
پس به یاد اون شروع کن / با یه آرزوی تازه

پیله
بی پنجره از دیوار / اطرافتو پر کردی
اینجا توی این زندون دنبال چی میگردی
هر چی که غمه انگار سنگین شده رو دوشت
کز کردی و زانوتو میگیری تو آغوشت
این عمر توئه داره / اینجوری حروم میشه
دلتنگی این دنیا / مگه آخه تموم میشه
تا کی باید اینجوری درگیر خودت باشی
با گریه ی بیهوده می پوسی و میپاشی
بی چتر بیا زیر موسیقی این بارون
پروانه شدن خوبه / از پیله بزن بیرون

قول
بهت قول میدم نبینی منو / بهت قول میدم سراغت نیام
بهت قول میدم عزیز دلم / که چشمت نیفته دیگه تو چشام
که اینقدر اشکام عذابت نده / دیگه قسمت روزگارت نشم
بهت قول میدم نمونم برم / که یک لحظه هم بیقرارت نشم
یه بارم نیارم دیگه اسمتو / با این بغضی که تو گلوی منه
قراره که خوشبخت باشی برو / بهت قول میدم دلم نشکنه
بذار نامه هات بهت پس بدم / که فکرت نمونه دیگه پیش من
که با نامه هات خاطراتت رو هم / بسوزونیشون توی آتیش من
به چشمای من اعتنایی نکن / به آهی که توی صدای منه
خداحافظی کن خداحافظی / بهت قول میدم دلم نشکنه

پنجره
میخوام چند روزی از چشم تموم شهر پنهون شم
برم هم صحبت خاک و رفیق عطر بارون شم
میخوام از پاکی چشمه یه جسم تازه بردارم
میخوام چند روزی روحم رو به دست باد بسپارم
پشت سر میذارم این شهر شلوغو / پشت سر میذارم این همه دروغو
من به آفتاب یه سلام تازه میدم / جا میذارم این روزای بی فروغو
یه سفر رهایی از دلهره میخوام / از طبیعت یه کمی خاطره میخوام
دیگه خسته م از حصار دود و آهن / نفسم تنگه یه کم پنجره میخوام

تنها
اگه تنها موندی با این همه تنهایی و درد / اگه هیچکی به دل ساده تو وفا نکرد
نذار تا غصه بشه ترانه خون زندگیت / بگیره رنگ اسارت همه دلبستگیت
جون بکن تو تنهاییت اینجوری ساده خم نشو / به دلت می ارزی تو بیشتر از اینا کم نشو
کی میگه تنها شدن یه قصه ی پر از غمه / کی میگه یه جون واسه پریدن از قفس کمه
میشه باز ترانه شی رو مرز فریاد و سکوت / یه پرنده شی که معنی نداره واسه ش سقوط

آواره
سفرها رفتم و اما دلم راضی نشد هرگز / پاهام میرفتن این راهو دلم راضی نشد هرگز
نشد قانع که تنهایی تو کنج غصه میسوزه / میره آروم یه گوشه میمونه تا که میپوسه
دلم موند و حواسم رفت پی این راه طولانی / همه ش غرق خودم بودم تو این دریای طوفانی
منو میبرد تنهایی دلم هی دورتر میشد / همه دلتنگی هام انگار فقط هی بیشتر میشد
دلم موند و خودم پوسید ته مرداب دلتنگی / همه ش حبس خودم بودم یه چاردیواری سنگی
یه زندونی آواره که تقدیرش خیابونه / یه چشم انداز تلخی که تا می بینی زمستونه

میراث
نشو تسلیم هنوز هم میشه سر کرد / میون آتیش و خاکستر و باد
هنوز میشه از این روزا گذر کرد/ هنوز حتی تو این دیوونه آباد
مدارا کن شب یخ بستگی رو / زمستون پشت دیوار اتاقه
نذار گلای گلدونت بمیرن / اگه این آخرین میراث باغه
نترس و پا به پام از شب گذر کن / که خورشید پشت پلکات خونه داره
که فردا جشن فانوس و درخته / همینجا با سقوط هر ستاره
نشو تسلیم هنوز هم میشه سر کرد / میون آتیش و خاکستر و باد
هنوز میشه از این روزا گذر کرد/ هنوز حتی تو این دیوونه آباد
نترس و پا به پام از شب گذر کن / که خورشید پشت پلکات لونه داره
که فردا جشن فانوس و درخته / همینجا با سقوط هر ستاره


نظرات 2 + ارسال نظر
رها دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت 18:56

سلام دکتر
احوالات؟

سلام علیکم
میگذره روزای عمرت ، توی جاده های خلوت
تا بیای برگردی خونه ، گم شدی تو خاک غربت ...

رها چهارشنبه 22 آذر 1396 ساعت 09:24

بی سرزمین تر از باد...

آهنگ آخر اون آلبوم ، خیلی زیباست ...

نفس بکش ، نفس بکش ، اینجا نفس غنیمته
توی سکوت مزرعه ، صدای تو یه نعمته
نفس بکش ...

و در انتهای همون آهنگ اول هم میگه :
عاشق تر از همیشه
با من بخون دوباره

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد