ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
همیشه همه چیز این قدر خوب تموم نمیشه :
بارها و بارها این انیمیشن کوتاه رو نگاه کردم ... داستانش برام خیلی آشناست ؛ ولی هربار از خودم پرسیدم : "تغییر خودم به چه قیمتی بود؟"
قبلا اعتقادی بهش نداشتم
البته هنوز هم ندارم
حتی با وجود همه تغییراتی که پدید اومده ...
قبلا (حدود دو سال قبل) با خودم تصویرهای جشن فارغ التحصیلی آینده رو مجسم می کردم ...
الان حتی فکر اینکه توی جشن فارغ التحصیلی شرکت کنم هم برام مسخره است
قبلا دوست داشتم با علاقه کار کنم و به یک عده از افراد که شاید بتونم براشون مثمر ثمر باشم ، کمک کنم ...
الان راحت شدن از دست خیلی چیزها برام یک رویاست
با وجود همه تغییراتی که ایجاد شد ، اصلا نمیخوام بگم که مرور زمان خیلی چیزها رو عوض میکنه ...
کاش میشد که در همین لحظه ... در لحظه لحظه های نوشتن ، ساعت و زمان متوقف میشد و بدون خشکیدن چشمه واژه ، فقط و فقط می نوشتم ...