دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان
دوستانه ۳۲۱

دوستانه ۳۲۱

دانشگاه سبزوار و دوستان

خاطره دوم

روز جمعه ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۰ ٬ سبزوار : 

ساعت ۱۱:۵۵ ؛ 

در خوابگاه و در اتاق ٬ پیش بقیه دوستان بودیم که ناگهان صدای اذان از مسجد نزدیک خوابگاه بلند شد... 

- مگر جمعه نیست امروز؟ واقعا اینجا سبزواره ها...!!! 

- [خنده خنده]

تفاوت دیدگاه ها

یک سخن منسوب به بودا هست که میگه: 

« روی زمین هیچ چیز پایدار نیست ٬ زندگی همچون شراره ای است که از اصطکاک چوب پیدا شد ٬ زمانی روشن می شود و دوباره خاموش می گردد . ولی ما نمی دانیم که از کجا آمده و به کجا خواهیم رفت ». 

 

نظرتون چیه؟ 

مخصوصا در مورد اون قسمت آخرش؟ 

 

به نظر خود من ٬ ممکنه که ندونیم ٬ ولی اصولا ما برای همین زندگی می کنیم که بفهمیم از کجا اومدیم و کجا میریم... همون طور که امیرالمومنین حضرت امام علی (ع) فرمودند : 

« خدا رحمت کند انسانی را که بداند از کجا آمده ٬ در کجا قرار دارد و به کجا رهسپار خواهد شد ».

خاطره نخست

سلام و خسته نباشید 

 

یک خاطره بگم:

هفته دوم سال تحصیلی ۹۱-۹۰ دانشگاه بود که به اردوی مثلا توجیهی رفتیم!!! بعد از یک هوای سرد صبحگاهی و شنیدن فله فله صحبت های به درد بخور ٬ رفتیم سبزوار گردی!!! آرامگاه اسرار و برج ایفل سبزوار و معبد پانتئون...آباد و غیره و ذلک!!! . یکی از این جاها که دقیقش یادم نیست اما فکر کنم همون آرامگاه حاج ملا هادی بود٬ خانم راهنمای تاریخی!!! یک جمله گفت که باعث بسی خنده شد... مبنی بر اینکه «شش میلیون سال پیش» در سبزوار (اونم کجا!!!) تمدن وجود داشته... حالا خودمونیم جدا از اون چیزهایی که دکتر حیدری توی جزوه هاشون فرمودند٬ (تازه اونم انسان های نخستین غارنشین!!!) شش میلیون سال پیش آدمش کجا بود؟!!!  

چیزی رو که محققان دینی و تاریخی میگن ٬ اینه که حضرت آدم (ع) حدود ده هزار سال پیش روی زمین ساکن شدند. حالا ده هزارسال نه٬صد هزارسال هم نه٬یک میلیون سال هم نه٬ شش میلیون سال پیش! اونم سبزوار؟!!!!!!! 

به سبزواری های محترم بر نخوره یک وقت خدای نکرده. قصد جسارت نداشتم.