ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
یک سخن منسوب به بودا هست که میگه:
« روی زمین هیچ چیز پایدار نیست ٬ زندگی همچون شراره ای است که از اصطکاک چوب پیدا شد ٬ زمانی روشن می شود و دوباره خاموش می گردد . ولی ما نمی دانیم که از کجا آمده و به کجا خواهیم رفت ».
نظرتون چیه؟
مخصوصا در مورد اون قسمت آخرش؟
به نظر خود من ٬ ممکنه که ندونیم ٬ ولی اصولا ما برای همین زندگی می کنیم که بفهمیم از کجا اومدیم و کجا میریم... همون طور که امیرالمومنین حضرت امام علی (ع) فرمودند :
« خدا رحمت کند انسانی را که بداند از کجا آمده ٬ در کجا قرار دارد و به کجا رهسپار خواهد شد ».
خیلی قشنگ بود.
ینی با حال و هوای الانم خیلی جور در اومد
ممنون
جالبه.
اما من الان : دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من ...
نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تختهپاره بر موج، رها، رها، رها من....
اگه حالتون الان اینه ک خیلی خوبه!!
اگه ب یکی دلی ببندی و بعد بخوای با نبودنش کنار بیای ک داغون میشی.اونوقت حالت میشه:
بارونای پشت شیشه منو تنهایی و تردید...
چشمای مونده به راه و شب تنهایی ماه و یه دل بی سرپناه و من و خونه ...
فقط همون قسمت هوای گریه با من ، در مورد من صدق می کنه ...
ساعتهای غرق خوابو، این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه ، نمی مونه ...