دیالوگ های به یاد ماندنی

سلام دوستان
قصد داریم توی این پُست ، دیالوگ های زیبا و ماندگار فیلم ها و سریال هایی رو که دیدیم ، بنویسیم . هر چی یادتونه با ذکر نام سریال یا فیلم و کسی که دیالوگ رو گفته بنویسید .
از همین جا شروع می کنیم :
فیلم "مارمولک" ؛ مکالمه بین روحانی و رضا مارمولک(استاد پرویز پرستویی)
- آخوندی شغل من نیست ، کار اصلی من گچبریه ...
- مگه اینجوری هم میشه ؟
- چرا نشه ؟ تن آدمی شریف است به جان آدمیت / نه همین لباس زیباست نشان  آدمیت
- دم شما گرم ؛ به جان آدمیت ...

Activation...!!!

سلام دوستان

شـاد آمـدی شـاد آمـدی ، ناگــه ز در باز آمـــدی

بنشین وخوش بنشین وخوش ، چون محرم راز آمدی

خوش بینمت خوش بینمت ، ماه پری وش بینمت

حوری مگــر حوری مگــر ، با شیـــوه ناز آمــــــدی

زاری کنـان زاری کنـان ، پیش رخ تو بیــــدلان

چون بلبــل و گل ناگهـــان ، با برگ و با ســـاز آمدی

ســرو روان ســرو روان ، بر جویبار عاشقــان

ای دولت و بخت جوان ، بس خوب و دمســـاز آمدی

باما خوش آ باما خوش آ ، پیش من آ پیش مـن آ

هـــم شوخ و شنگ و دلربـا ، خانـــه برانداز آمــــدی

صبری بکن صبری بکن ، یا جامــه صبری بده

چون یوسف مصــــری دگر ، با قـــدر و اعزاز آمدی

آوازهـــا آوازهـــا ، از تو بـه عالـــم شــد روان

ای شمــس تبریزی زمـــــن ، هــم تو به آواز آمـــدی

این شعر فوق العاده زیبا از مولانا تقدیم به همه شما دوستان که بعد از دو روز ، دوباره به این وبلاگ سر می زنید ...
واقعا سخت بود که دو روز نتونستم به پنل مدیریتی وبلاگ دسترسی داشته باشم . الان هم اینقدر ریختندش به هم که معلوم نیست چی به چیه ...

دم شما گرم ؛ ...

Deactive شدیم ...!!!

سلام دوستان
به دلیل بروزرسانی سایت بلاگ اسکای ، مدیریت و قسمت ثبت نظرات تمامی وبلاگ های بلاگ اسکای از بامداد سه شنبه تا حداقل 48 ساعت از دسترس خارج خواهد شد .
و لذا ما را رها کنید در این رنج بی حساب ... با قلبی پاره پاره و با سینه ای کباب

ان شاءالله در اسرع وقت که ممکن بود ، بر می گردیم...!!! (سعی می کنم دقیقا بامداد پنجشنبه مطلب بذارم...ولی قول نمیدم...)

موفق باشید

Nتخوابات به شیوه سبزواری...

سلام دوستان 

امشب دیدیم هوای داخل خوابگاه خیلی گرمه ، پاشدیم رفتیم توی خیابونهای سبزوار ؛ البته اهداف والاتری هم داشتیم مثلا ستادهای انتخاباتی کاندیداها رو رویت کنیم تا ببینیم چه خبره...!!! 

بعد از کلی راه رفتن و به نتیجه نرسیدن ، از فاصله پنجاه متری یک ستاد انتخاباتی صدای سرود "الله اکبر ، خمینی رهبر" شنیده می شد ... یکی از دوستان یک نظر کارشناسانه داد : "اینجا ستاد انتخاباتی امام خمینیه؟"!!! 

چند متر جلوتر هم یک ستاد انتخاباتی دیگه بود که نوشته بود : توسعه و سازندگی ... ولی هیچ عکس و اسمی از کاندیدایی خاص دیده نمی شد . نظر کارشناسانه یکی از دوستان : "کسایی که میخوان رأی سفید بندازند ، میان اینجا..."  

کلاً ستاد انتخاباتی یک کاندیدا فعال بود ...

و اینچنین شد که ما بدون هیچ آگاهی انتخاباتی به خوابگاه برگشتیم ... 

"فوقع ما وقع" این جمله رو کجا شنیده یا دیده بودید؟

هر چه می خواهد دل تنگت بگو...

سلام دوستان 

هدف از قرار دادن این پُست ، ایجاد یک فضای "شبه مشاعره" !!! و آشنایی با ابیات زیباییه که به ذهن سپردیم . اگر تمایل داشتید ، مشارکت کنید . 

به هر صورتی هم که دوست داشتید (مشاعره در معنا ، مشاعره با حروف و یا از یک شاعر خاص) ، می تونید روی پست نظر بذارید و مشاعره رو ادامه بدید . 

به طور رسمی از ساعت 15 امروز (شنبه 11/3/1392) کار رو شروع می کنیم ... 

ترسم ای دلنشین دیرینه ، سرگذشت تو هم ز یاد رود
آرزومند را غم جان نیست ، آه اگر آرزو به باد رود ...